خوشنویسی و نقاشی

طرح درس ومقالات آموشی ، علمی و آثارهنری......

شهيد احد كارگر

فرامرز شاهی
خوشنویسی و نقاشی طرح درس ومقالات آموشی ، علمی و آثارهنری......

شهيد احد كارگر

 

احد آخرين فرزندخانواده كارگر بود که در اول شهريور ماه سال 1348 در روستاي "شوربلاغ" از توابع شهرستان گرمي به دنيا آمد. پدرش "آدي شيرين" مردي کشاورز بود و قطعه زمين زراعي کوچکي در شوربلاغ داشت که به صورت ديم کشت مي‌شد و معمولاً بهره‌اي نداشت و هرچه بود از همين کشاورزي معاش خانواده فراهم مي‌آمد.

روزها مادر او را به پشت مي‌بست و براي بوته‌چيني به صحرا مي‌رفت و يا در همان حال كه فرزندش را به پشت بسته بود، کارهاي عقب افتاده خانه را انجام مي‌داد.

روزگار به سختي مي گذشت، اما توقعات اندک بود و همين امر مي‌توانست بر زندگي خانواده‌ها سهولت ببخشد.

دوران خردسالي احد با بازي‌هايي همانند "قايش گوتدو" و " چلينگ آغاج" و "قائم باشك" سپري شد و احد در اين بازي‌ها که در واقع تمرين بازي‌هاي بسيار بزرگ و اساسي زندگي بود، مهارت و زيرکي خود را آشکار مي‌کرد و نشان مي‌داد که يک سر و گردن از همبازي‌هايش بلندتر است.

در دوران کودکي براي احد اتفاق مهمي رخ داد. خانواده كارگر از شور‌بلاغ به پارس‌آباد نقل مکان کرده و در خيابان شهيد مطهري اين شهر سكني گزيدند.

برادرش امين که در واقع پدر معنوي احد بود، او را در مدرسه ابتدايي بوعلي ثبت نام کرد. احد خوب درس مي‌خواند و تکاليف اش را به موقع انجام مي‌داد. خوب فوتبال بازي مي‌کرد. به دوستي و ارتباط دوستانه علاقه داشت و خوش‌رو بود و از اين رو دوستان زيادي داشت.

غروب که از راه مي‌رسيد با دوستانش جمع مي‌شدند و آن‌گاه که تردد ماشين در کوچه کم مي‌شد واليبال و فوتبال بازي مي‌کردند.

به ياري اعضاي خانواده که مشغول به کار شده بودند وضع مالي روز به روز بهبود مي‌يافت. برادرش اکنون ميرآب سازمان آب بود و خانواده غالباً با کار جمع‌آوري پنبه و وجين مزارع اين و آن معاش خود را تأمين کرده به رونق اقتصادي پارس‌آباد مدد مي‌رسانيدند.

احد در سال 1362 وارد مدرسه راهنمايي پارسا در شهر پارس‌آباد شد. سال‌هاي اول و دوم راهنمايي را با موفقيت سپري کرد. اما در سال سوم راهنمايي مردود شد و ترک تحصيل کرد و به عنوان کمک دست گچ‌کار در پارس‌آباد و سپس در تهران به کار پرداخت.

پر جنب و جوش بود و روحيه قوي مذهبي داشت. در پايگاه مسجد امام موسي‌بن جعفر(ع)، عضو فعال بود. هميشه نماز خود را به جماعت مي‌خواند. با والدينش مهربان و صميمي بود. اهل صله ارحام بود و ديد و بازديدهاي خانوادگي را ارج مي‌نهاد. هر جا تشييع جنازه شهيدي برگزار مي‌شد، خود را حاضر مي‌ساخت و شرکت مي‌کرد. مؤدب بود و اهل احترام و مخصوصاً احترام برادر بزرگش را پاس مي‌داشت. مريد امام خميني بود و او را همچون "خورشيدي" مي‌ستود که به کشور وارد شده و آن را نوراني کرده است.

نوجواني بود لاغر اندام، با موهاي سياه مايل به زرد و با ابروهاي طاق، گونه‌اي سفيد مايل به گندمي داشت. بسيار خوش اخلاق و سر به زير بود و اگر چه در دوران کودکي به راحتي با همه دوست مي‌شد، اکنون دوستان اندکي داشت و تنها تفريحش عبارت بود از دانه دادن به کبوترانش.

اهل چاره‌انديشي بود و اعتقاد داشت که براي هر مشکلي راه چاره‌اي وجود دارد و آرزو داشت ادامه تحصيل بدهد و به نيروي انتظامي بپيوندد.

در سال 1366 به فاصله اندکي پدر و سه ماه بعد مادر خود را از دست داد. از هنگامي که خود را از زير ضربات ناشي از وفات پدر و مادر کنار کشيد، در تهران به کار پرداخت. اندک زماني گچ‌کار بود سپس با يک دوست پارس‌آبادي که در تهران کارمي‌کرد و کارگاه پيتزاپزي و توزيع پيتزا اجاره کرده بود، کار كرد و در آن جا بود که خورشيدي در زندگي‌اش درخشيد و او را به مسيري سوق داد که زندگي و نهايت کارش در آنجا رقم خورد.

احد عاشق نوه‌ي عموي خود شده بود.

روزگار جنگ بود و سختي‌ها و احد خدمت سربازي خود را انجام نداده بود. خانواده عمو شرط موافقت خود را اتمام خدمت سربازي احد قيد کرده بود.

اکنون احد در سن و سالي نبود که به خدمت برود. او به عمويش وکيل که خردسال‌تر از خودش بود و در واقع بيش از آن‌که برادرزاده‌ي عمو باشد، دوست بودند، نامه نوشت تا ترتيب اعزام او از طريق کميته انقلاب اسلامي داده شود. وکيل در اين روزگار در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي کار مي‌کرد و خودش در جبهه بود.

احد مي‌خواست با اعزام به خدمت اعتماد خانواده دختر را محکم‌تر کند. وکيل برادرزاده احد تحقيقاتي کرد و معلوم شد کميته گزينشي ندارد. در اين حال و در زماني که عمو در حال بررسي بود، احد 18 ماه قبل از موعد از طريق حوزه نظام وظيفه تهران به خدمت اعزام شد.

عمو آن روزها تصور مي‌كرد که احد دوران آموزش نظامي را در پادگان لويزان تهران سپري مي كند و با اتمام دوره به نزيكترين محل خدمتش برمي گردد، اما غافل از اينكه احد مستقيماً به سومار اعزام شد و عمو تا خودش را پيدا كند يعني تقريباً بيست روز بعد از حضور در سومار، از ناحيه شکم با تير مستقيم دشمن بعثي به شهادت رسيد.

دو ماه مفقودالاثر بود. بي خبري برادرزاده اش وي را تحت فشار قرار داده بود. از طرفي هم پسر عمه نيز مفقودالاثر بود.

سلمان بهشتي، عموزاده خانواده كارگر به جستجوي فرزند مفقودالاثر خود قدرت بهشتي به تهران رفته بود که بعدهامعلوم شد سلمان شهيد شده است.

سلمان در تهران و در جستجوي فرزند خود بود که در تابلو پارک شهر ستاد اعزام شهدا، عکس احد را ديد و شناسايي اش كرد و بلافاصله عمويش را در جريان قرار داد و معلوم شد که چون احد از تهران اعزام شده در واحد اعزام كننده آدرس خانواده احد مشخص نشده است.

وکيل خود را به تهران رساند و جسد عموي شهيدش احد را با هواپيما به تبريز منتقل کرد. در تبريز و به هنگام تهيه آمبولانس بود که يکي از همسايگان خود را ديد. آن دو لحظه‌اي با هم صحبت کردند او برادر قاسم خصم‌افکن بود و اظهار داشت قاسم شهيد شده است و حالا اين برادر درصدد است که پيكر قاسم را به پارس‌آباد منتقل نمايد.

آن دو، پيكر عمو و برادر شهيد خود را در آمبولانس نهادند و به سوي پارس‌آباد به راه افتادند. از اردبيل اجازه دفن گرفتند و هنگامي که از دروازه مشکين اردبيل به سوي پارس‌آباد به حرکت درمي‌آمدند وکيل پسر عمه‌ي خود را ديد و به سوي او خيز برداشت. او را بوسيد. حالا هر دو مفقودالاثر او پيدا شده بودند: يکي شهيد بود و ديگري زنده.

او نيز سوار آمبولانس شد و به سوي پارس‌آباد به راه افتادند. در بين راه بارها پسر عمه درباره هويت شهيد پرسيد. وکيل چيزي به او نگفت تا آن‌که از او قول گرفت بي‌تابي نکند و آن‌گاه حقيقت را به او گفت: اين شهيد احد کارگر بود و در اين دو ماهي كه شهيد شده بود پيكر مطهرش در يخچال نگهداري شده بود.

فرداي آن‌روز پيكرشهيد احد کارگر و شهيد قاسم خصم‌افکن با چنان شکوهي در پارس‌آباد تشييع شد که هنوز هم از خاطره‌ها نرفته است‌. پيکر خاکي احد در گلزار شهداي بهشت زهرا دفن شد.

براي برادرش امين‌آقا هيچ چيز باور کردني نبود تا آن که خود پيكر برادر شهيدش را ديد. آخر همين ديروز نامه او آمده بود و احد ضمن رساندن سلام به همه گفته بود که در سومار خدمت مي‌کند. واقعيت آن است که احد ده روز پس از نوشتن نامه، در تاريخ 1367/05/07 بر اثر اصابت تيري مستقيم به شهادت رسيد.

روحش شاد و يادش گرامي...


موضوعات مرتبط: تصاویر
برچسب‌ها: شهيد احد كارگر

تاريخ : دوشنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۴ | 1:52 | نویسنده : فرامرز شاهی |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.